این مطلب رو قبلا جایی خونده بودم.....اینکه این قبیل انتصابات ایراد داره و اساسا سیستم مدیریتی کشور رو به آشغالدونی بدل میکنه درش حرفی نیست.......اما خداییش  بیایم منصف باشیم ...اپر چنین اتفاقی واسه یکی از ما یا وابستگان نزدیکمون بیفته باز هم همین نگاه رو داریم؟؟؟ .....یه مثال ساده بزنم :میریم مغازه نانوایی کلی تو صف میاستیم یهو یکی از راه میرسه وبا شاطر سلام علیک و چاق سلامتی و دو سوت بعد نونش رو میگیره و جلو چشم همه اونایی که تو صف ایستاده راهش رو میکشه میره....چه حسی داریم تو اون لحظه؟؟؟؟ حالا اون جناب تازه از راه رسیده خود ما هستیم و به همین ترتیب عمل میکنیم ...حالا چه حسی داریم؟؟؟.....دوست من اینجا ایرانه و ما ایرانی.....بخدا ایراد کار جایی دیگه اس...

سلام ای بابا دوستان یادتون میره اینجا کجاست ظا هرن  بابا تو مملکتی که قیمتها ساعتی شدن   الان یک قیمته همه چیز یک ساعت دیگه یک قیمت دیگه  قصه این استاد پفک  انگلیشی که یک چیز طبیعی هست وتعجب نداره

به رئیس یک دانشگاه نامه / دستور میدهند که خانم ... در کورس دکترا بدون کنکور ثبت نام کنید؟ خانمه را میخواهند و ازش می پرسند خانم محترم مدارک تحصیلی قبلی تون را بدهید ، خانم تنها مدرکی که ارایه می کند : برنده مسابقه قرائت ... بوده(قاری)!؟ حتی دیپلم هم نداشته بود ، رئیس دانشگاه موضوع را به نویسنده دستور در پی نوشت دستور منعکس می کنه؟ که بعلت سندسازی بر علیه مقام مافوق دستور دهنده برکنارش می کنند

مطمئن باشید که همون مقالاتش در مورد پفک هم کپی از دیگران بوده : وزارت علوم واقعن خاک بر سر شده وقتی وزیر اموزش پرورش قاری قران باشه بقیه اش را بخونید دیگه وقتی دانشگاه سهیمه دانشجو میده فاتحه دانشگاه را باید خوند سهمیه لیسانس کوپن فوق لیسانس و دکترا!؟ خوب معلومه در چنین محیطی جای باسواد و استاد/هیئت علمی در تعریف علمیش جایی نداره!؟ بیچاره دانشجویان بدون سهمیه ای؟