harchand hame be delneveshtehatoon az in jens adat darim va delemoon barashoon tang mishe, valiii bazam omidvaram ke in akharish bashe az in jens,

omidvaram ghodrate ghalametoono vase lahzehaye shade zendegitoonam be kar begirin

تا تو رفتی همه گفتند که از دل برود هر آنکه از دیده رود

و به نا باوری و غصه ی من خندیدند

کاش می دانستی که در این عرصه ی دنیای بزرگ ،

چه غم آلوده جدایی هاییست

کاش می دانستی که از دل نرود هر آنکه از دیده رود !

با درود البته این روزا شده عادت همه فقط 1 بار همو میبینن و زود فراموش میشن انگار عادت شده

نمیدونم چی بگم

صد بار نوشتم و پاک کردم نظرمو

هیچی نگم بهتره

هرکسی از ظن خود شد یار من و...!؟روزی در ایام جوانی  فریده نامی دختری محجوب و زیبا و شاغل که در دانسینگ کوچینی 52-54 در تیمی متشکل از ما بود با عبدالله نامی دوست صمیمی و پارتنر هم بودند ، از فریدن اصرار که بابا کارثی بکن من و خانواده ام در فشار خواستگاران مناسبی هستیم تکلیفم را روشن بکن ؟ عبدالله که مدیر فروش کاغذ دیواری معروف انزمان بود(سایه روشن در ساختمان اختصاصی در بالاتر از سه راه زندان جاده قدیم)هی ناز میکرد و به گریه های دوستت دارم فریده وقعی نمی گذاشت و توسیه هایث ما را هم رد می کرد تا اینکه فریده کارت عقد کنانش را با جوانی دیگر برای همه بغیر از عبدا لله فرستاد دو روز قبل از تاریخ موعود بمن زنگ زد و ناله خواست که بیاد پیش من و خلوت بکند  یک بطر هم اسمیرینوف با خودش اورده بود ، غم زده با دلی گرفته و گریه و زاری که  ... فلانی کاری بکن اگر فریده ازدواج بکند من میمیرم!؟ و الی اخر اما پشیمانی سودی برای هیچ طرف نداشت و فریده با نامزدش وغارد تیم شد و عبداالله را هرگز ندیدیم اما شنیدیم که حال و روز خوبی نداشته است : انسانها به انچه دارند راضی نیستند و فکر می کنند مرغ همسایه غازه سپاس و مرسی که روده درازی منو تحمل کردید

لیاقت میخواهد واژه " " ما " شدن........کاملا موافقم........زیبا بود و......؟