ویولون زن
در یک سحر گاه سرد مردی وارد

ایستگاه مترو شد و شروع به نواختن ویولون کرد .
این مرد در عرض 45 دقیقه 6 قطعه از بهترین قطعات باخ را نواخت .
از آنجا که شلوغ ترین ساعات صبح بود هزاران نفر برای رفتن به سر کارهایشان به سمت مترو هجوم آورده بودند.
3 دقیقه گذشته بود که مرد میانسالی متوجه نوازنده شد .از سرعت قدمهایش کاست و چند ثانیه ای توقف کرد .بعد با عجله به سمت مقصد خود به راه افتاد .
1 دقیقه بعد ویولون زن اولین انعام خود را دریافت کرد .
خانومی بی آنکه توقف کند اسکناس یک دلاری درون کاسه اش انداخت و با عجله به راه خود ادامه داد .
چند دقیقه بعد مردی در حالی که گوش به موسیقی سپرده بود به دیوار پشت سر تکیه داد ولی ناگهان نگاهی به ساعت خود انداخت و با عجله از صحنه دور شد .
کسی که بیش از همه به میولون زن توجه نشان داد کودک 3 ساله ای بود که مادرش با عجله و کشان کشان او را به دنبال خود می کشید .کودک در حالی که نگاهش همچنان به ویولون زن بود از او دور میگشت .
این صحنه توسط چندین کودک دیگر نیز تکرار شود و والدینشان بلااستثنا برای بردنشان به زور متوسل شدند .
در طول مدتی که ویولون زن مینواخت تنها 6 نفر اندکی توقف کردند . 20 نفر انعام دادند بی انکه مکثی کرده باشند .و چند دلار عاید او شد .
وقتی که وی از نواختن دست کشید و سکوت بر همه جا حاکم شد نه کسی متوجه شد نه کسی تصدیق کرد و نه کسی او را شناخت .
هیچ کس نمی دانست که این ویولون زن همان "جاشوابل " یکی از بهترین موسیقی دانان جهان و نوازنده یکی از پیچچیده ترین قطعات نوشته شده برای ویولون میباشد .
جاشوابل دو روز قبل از نواختن در سالن مترو در یکی از تئاترهای شهر بوستون برنامه ای اجرا کرده بود که تمام بلیط هایش به قیمت یک صد دلار پیش فروش شده بود .
ایا ما در شرایط معمولی و ساعات نامناسب قادر به مشاهده و درک زیبایی هستیم ؟
یا لحظه ای برای قدردانی از ان توقف میکنیم ؟
ایا میتوانیم زیبایی را در هر لباسی که باشد بشناسیم ؟
یکشنبه 2 مرداد 1390 - 12:19:25 AM